پيام
+
سردار شهيد محسن وزوايي در مورد جلوه ي امداد غيبي در عمليات بازي دراز مي گويد: « هنگاميکه ما قله را فتح کرديم. حدود 100 تا 150 عراقي را در همان جا اسير کرديم . در حين تخليه ي اُسرا ، يکي از افسران عراقي ، مُصرّانه خواستار ملاقات با فرمانده ي ما شد ، دوستان به خاطر مسائل امنيتي ، شخص ديگري را به عنوان فرمانده به افسر بعثي معرفي کردند. اما افسر عراقي در کمال تعجب گفت: نه! اين فرمانده ي شما نيست.
polly
92/4/20
هم نفس 1378
او سوار بر يک اسب سفيد بود و ما هر چه به سمتش تير اندازي کرديم ، موفق نشديم او را بزنيم. من مي خواهم او را ببينم »